با احتیـــــاط بخـــوانید
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

با احتیـــــاط بخـــوانید ...

سطح شعـــر "لغزنده" ست ...

بسکه شاعر ...

سطر به سطر "بارید" و نوشت ...!





  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

پَس مے زنمــ

لحظه هآ را


تآ برسمــ به بُلنداے آغوشِ مردانه اَتـــــ


که در آغوشمــ بگیرے


و مَن...


دنیایمــ رآ ببازم در پَسِ عطر تنتـــــ







رفتار عاشقـــــانه ی زن
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

رفتار عاشقـــــانه ی زن را بایــد از دلتنگـــــــــــــــیش فهمید


از شـــوقُ بی تابیـــــش برای دیدار

از حس کودکانــــه اش برای آغــــــــوش!

از خجالتش برای بوســــه گرفتن!

زن بــــــی دلیل بهانه نمیگیرد

شاید بهانه ی نداشتن دستانِ گرمـــی را دارد که دستانش را بگیرد ...!





روز مـــرگـــم
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

روز مـــرگـــم


در آخــریـن نـفـسم ...

فـــقط یــک چــیـز بــه او خــواهــم گــفـت :

اونـــــــطوری نـــه

اینـــطوری میـــرَن"..


(مخاطب خاص دوست دارم)






پیاله پیاله
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

پیاله پیاله

از یادت سر می کشم!

مست می شوم

به سلامتی تو !

درجام زندگی ام هنوز هیچ کسی نیست !





رقص قلم
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مدت زیادی از رقص قلم در دستانم دورم
قلم را می رقصانم
تا لذتش را فراموش نکنم
می دانم گاهی باید ایستاد
تا به مقصد رسید.....
شب و روز ، خورشید و زمین در حرکتند
اما تو بایست.،
ای زمان دست بردار از دویدن...





با دلی
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

با دلی که تنگ توست
روی تاب خیالم می نشینم
تاب می خورم
تو هی ، هلم می دهی ...
به اوج می رسم
باورم شده دنیایم تویی و منم دنیایت
چشم بسته به سوی تو می پرم . . .
من دره ی عمیق فاصله را نمی بینم






  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

امشب باز شب توست :
امشب باز شب از تو گفتن است
و شبی است غرق سکوت
و من دراین سکوت ...
تو را می بینم
تو را می شنوم
و تو را می خوانم !
و من این سکوت را می پرستم
سکوتی که پر از
صدای توست ...






  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

عآشقم!!!!

عآشق آن عآشقآنه هآیی که

وقتی می خوانیِشان

یک عآلمه خاطره یرآیت زنده می شوند

همآن هایی که

بی اختیآر اشکت را سرازیر می کنند
!






  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

حوصـــله خوانــدن ندارم

حوصـــله نوشتــن هم ندارم

این همـــه دلتنـــگی دیگر

نه با خــواندن کم می شود


نه نوشـــتن...

دلـــم تو رامی خـــواهد!

فقــــط همــــین!